يارب ار نگذري از جرم و گناهم چه كنم ؟ندهي گر به در خويش پناهم ، چه كنم ؟
گر براني و نخواني و كني نوميدمبه كه روي آرم و حاجت ز كه خواهم ، چه كنم ؟
گر ببخشي گنهم ، شرم مرا آب كندور نبخشي تو بدين روي سياهم ، چه كنم ؟
نتوانم كنم انكار گنه ، يك ز هزاركه تو بودي به همه حال گواهم ، چه كنم ؟
بارالها كرمي ، مرحمتي ، امداديكاروان رفته و من مانده به راهم ، چه كنم ؟
دوش مي گفت « شفق » بار خدايا كرميكه من آشفته دل و نامه سياهم ، چه كنم ؟
بوي رمضان و مقدمش بوسيدم
در رهگذرش طبق طبق گل چيدم
من با چه زبان شکر بگويم که به چشم
يکبار دگر ماه خدا را را ديدم
در آغاز اين ماه مبارک ضمن طلب حلاليت محتاج دعاي خالصانه تان هستم
شهيد زنده است
و بپاس خون شهيدان که قلب گرمشان در آسمان شهر به خون نشست ،
شهيدان پيام خويش را سرخ سرخ بر سينه هاي ما نگاشتند ،
و قلب هاي لبريز از عشق و صداقتشان را کريمانه ارزاني داشتند ...
منتظر حضور گرم شما هستيم « ياعلي »
در ميـــان کعـبه جـان ، پـرتـو حق جلــوه¬گر شــد
فاطمه بنت اســد هم ، صــاحب زيبـا پسر شــد
کعبه آن شب ، غـرقـه در نـور دل افـروز خـدا بـود
آسمان کعبه گويي ، مظــهر صــدها گهـــر شــد
عطــر جـانبخش بهشـتي در فضــاي کعبه¬ پيچيد
تا کـه ميـــلاد ســعيد مـرتضي فخــر بشــر شــد
مـژده ميـــلاد مـولا ، مي¬کنــــد از غم رهـــــــايم
زين بشارت کام امّت ، مملو از شهد و شکر شـد
علي پا به اين دنيا گذاشت و قلب عاشقان را محسور کرد. و همگان را با انساني آشنا کرد که پدر تمامي آفريدگان پروردگارش لقب گرفت روز پدر مبارک